جوانان عزیز! آیا میدانید چرا باید ازدواج کنید؟

ساخت وبلاگ
در همه اديان الهي برای ازدواج ترغيب شده است،پاسخ به چرایی ازدواج از يك علت و فلسفه‌اساسي و از چندين علت فرعي تشکیل شده است. بر اين اساس، مي‌توان اين علل را به دو دسته اساسي و فرعي تقسيم نمود:
1- علت اساسي تشريع ازدواج:
علت اساسي تشريع ازدواج، پاسخ به نداي فطرت و نيازهاي (روحي، رواني، جسمي، جنسی) طبيعي انسان است. تمام قوانين و مقرّرات اسلام، از زير ساخت‌هاي فطري و طبيعي به وديعه نهاده شده در نهاد انسان، سرچشمه مي‌گيرند. اين قوانين و مقرّرات به شكلي برآورنده‌ نيازها‌ي فطري و طبيعي انسان هستند و در پرتو اين قوانين، سلامت و رشد آدمي تضمين مي‌شود. فلسفه‌اساسي و بنيادي ازدواج همانند تمام احكام و مقرّرات آن، پاسخ به نداي فطرت خداجوي انسان است. ازدواج از اين روي در اسلام، تشريع و مورد ترغيب قرار گرفته است كه مي‌تواند به نيازهاي فطري آدمي پاسخ شايسته داده و سلامت و تعالي وي را زمينه‌سازي نمايد. لذا افرادي كه از ازدواج روي مي‌گردانند، در واقع به طور ناخودآگاه با فطرت و طبيعت خود به جنگ برخاسته‌اند؛ در نتيجه، چون برخلاف فطرت و نياز طبيعي حركت مي‌كنند، با دشواري و مشكلات فراوان مواجه مي‌شوند و از مسير اعتدال و جاده‌ تكامل و رشد خارج مي‌شوند. (مراحل ازدواج در اسلام، ص 8)

2- بعضي علل فرعي تشريع ازدواج:
الف- تأمين آرامش روح و روان و سكون دل و جان: از جمله علل ازدواج در ديدگاه اسلام، تأمين آرامش و سكون است. «من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجاً لتسكنوا اليها و...» (روم، 21)، «از نشانه‌هاي خدا اين است كه از جنس خودتان براي شما همسراني را آفريد تا در كنار آن‌ها آرامش بيابيد.» اين آرامش از اين‌جا ناشي مي‌شود كه اين دو جنس مكمل يكديگر و مايه‌ شكوفايي و نشاط و پرورش يكديگر مي‌باشند. (تفسير نمونه: ج16، ص391)
ب- حفظ نوع بشر: از ديگر علل تشريع ازدواج در اسلام همانا حفظ نوع بشر در قالب تولید مثل، توالد و تناسل سالم و مشروع مي‌باشد. اين علت تا به آن حد مورد نظر اسلام است كه روايات نقل شده از اولياي دين، فرزندآور بودن را از صفات شايسته زنان براي ازدواج مي‌شمارد (نحن و الاولاد، ج1، ص140) و فرزند داشتن را مايه بركت مي‌داند. (الكافي، ج5، ص474، ح2)
ج- حفظ دين: ازدواج نوعي تأثير در تأمين مصونيت از انحراف‌ها، كژي‌ها و لغزش‌ها دارد و همين حالت موجب فراهم شدن جايگاهي متفاوت با قبل براي شخص مزدوج مي‌شود و نوعي، فضيلت، برتري و دوري گزيدن از تخلفات را به همراه دارد و تقيد فرد را به فضايل، آداب ديني و معنوي بيشتر مي‌سازد. گويا از همين روي اولياي دين مي‌فرمايند: «كسي كه ازدواج كند، نيمي از دين خود را حفظ نموده است.» (الحر العاملي،( 1403ق)، ج14، ص5) يا در سخني نوراني و نغز، پيامبر رحمت (صلي الله عليه و آله) مي‌فرمايند: «مردان مجرد را زن دهيد تا خدا اخلاقشان را نيك و ارزاقشان را وسيع و جوانمرديشان را زياد كند.» (ازدواج در اسلام، ص14)
د- رشد شخصيت و احساس مسؤوليت اجتماعي: مسؤوليت‌پذيري و بيرون آمدن از حصار خودبيني و طبيعت فردي و متعهد شدن در برابر ديگران و به دنبال آن فراهم شدن زمينه‌ي رشد اجتماعي، از ديگر علل و فلسفه‌هاي تشريع ازدواج است. اين تأثير را در هيچ عمل و رفتار فردي و اجتماعي ديگر نمي‌توان سراغ گرفت. انسان تنها در پرتو ازدواج مي‌تواند به شخصيت اجتماعي خود دست يابد و پختگي شخصيت پيدا كند (تفسير نمونه، ج14، ص465). ازدواج اولين مرحله‌ي خروج از خود طبيعي فردي و توسعه پيدا كردن شخصيت انسان است. (تعليم و تربيت در اسلام، صص252-251) اگر راهي غير از اين براي رسيدن به اين مطلوب وجود داشت، به طور يقين اسلام آن را معرفي مي‌نمود. اين پختگي جز در پرتو ازدواج و تشكيل خانواده پيدا نمي‌شود.
ه- حفظ و ارتقاء امنيت و سلامت اخلاقى جامعه
و- ارضاى حس محبت كردن و مورد محبت قرار گرفتن


موضوعات مرتبط: مطالب خانوادگی و مشاوره ها
برچسب‌ها: چرایی ازدواج مشاور خانواده و مذهبی...
ما را در سایت مشاور خانواده و مذهبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohamadsalario بازدید : 166 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 10:43